بهارگوی داور، کنشگر شناختهشده و الهامبخش سلامت روان در هند بود که چندی پیش چشم از جهان فرو بست. متن پیشرو ترجمه قسمتهایی از مصاحبه داور با وبسایت «وایر» هست که به پاس سالها تلاشش برای حقوق افراد دارای معلولیت در هند، به فارسی ترجمه کردهایم.
خود را بازماندهای معرفی میکرد که حالا دیگر قربانی نبود. دو دوران کودکی در بیمارستان روان در هند بستری شد، تجربههای هولناک آن دوران را هرگز فراموش نکرد و بعدها قدم به قدم برای نزدیکی انسانهایی که در این جهان به خاطر رنجهای سلامت روان، آسیبهای مضاعفی را تجربه کردهاند، گام برداشت. فعالیتهایش در حوزه جنسیت، فرهنگ و مطالعات معلولیت و اساس سیاستهای مدرن سلامت روان در آسیا بوده است. او مدیر و موسس مرکز تحقیقاتی ذهن و گفتمان «باپو تراست» است. او گرداننده یک پلتفرم حمایتی در حوزه «تغییرات جامعه برای فراگیری» در آسیا و اقیانوسیه نیز بود. فعالیتهای او از طریق این سازمانها در جهت حمایت از حقوق کامل حقوق بشر برای افراد دارای معلولیتهای روانی-اجتماعی، به ویژه حق زندگی در جامعه است.
بهارگوی داور یکی از شناخته شدهترین چهرههای کنشگر حقوق افراد دارای معلولیت در هند است. کنشگری برای او چه در رویکرد و عمل از بدنه جنبش حقوق افراد دارای معلولیت در هند جدا نبوده است. در سال ۲۰۰۵ میلادی که هند از امضاکنندههای کنوانسیون حقوق افراد دارای معلولیت سازمان ملل (CRPD) معرفی شد، از افراد دغدغهمند در پیادهکردن مواد این کنوانسیون به دست دولت هند بود.
بهارگوی داور نسبت به نگاه هویتی معلولیت بسیار حساس بود. مخالف سرسخت تحمیل عنوانهایی که افراد را محدود میکنند. او تجربه خویش نسبت به چالشهای سلامت روان را با ارزش میدانست و آن را بخشی از امتیازهاش حساب میکرد چرا که او را نسبت به دردهای دیگران بیتفاوت رها نمیکرد.
«باپو تراست» مرکزی است که با سابقه ۲۰ ساله با رویکرد متفاوتی نسبت به سلامت روان آغاز به کار کرد. بهرگوی داور با اعتقاد بر اینکه سیستم سلامت روان دارای محدودیتهای بسیاری برای افراد است، بنیانگذار جریانی متفاوت شد که مساله سلامت روان را از بطن ساختار اقتصاد سیاسی جامعه جدا نمیبیند. او در یکی از مصاحبههای اخیرش که کمتر از دو سال پیش منتشر شده میگوید: «به عنوان کسی که تجربه آزار در روند سلامت روان در هند را داشتم، فکر میکنم جوامع کوچک نیاز به آگاهی و همدلی عاطفی هستند تا دورانهای سخت و پرفشار سلامت روان را برای یکدیگر آسانتر کنند.» داور پرداختن به نیازهای سلامت روان را همچون نیاز انسان به نوشیدن آب، پایهای و اساسی میداند.
دامنه فعالیتهای «باپو تراست» از تلاش برای تغییر سیستماتیک قوانین غافل نشد. مبارزهای طولانی که به قانون «دیوانگان» در هند که در سال ۱۸۵۸ میلادی تصویب شده بود، تاخت و قانون سلامت روانی که در سال ۱۹۸۷ تصویب شده بود را به چالش کشید تا جایی که در سال ۲۰۱۷ قانون مراقبت از سلامت روان با تفاوتهای آشکار اما نه تماما مطلوب تصویب شد. بحران جدی تمامی این قوانین براساس سلب آزادی فردی افراد و قدرت بالای موسسات و بیمارستانهای سلامت روان است.
پیام بهارگوی داور به دیگر انسانها
داور معتقد بود که همه افراد روی کره زمین باید مانند او کار کنند! انجام عملی برای رسیدن به برابری در جامعه برای افراد مختلف. او تجربههای تلخ کودکیش را به زنگ بیدارباشی توصیف میکند که در دوران جوانی نواخته شد و پس از آن نتوانست به آن صدا گوش نکند. میگفت از خودم میپرسم، بیایید همگی از خودمان بپرسیم، سهم من و ما برای فردی که روبروی ما نشسته در این جامعه چیست؟ مراقبت، مراقبت از خود و دیگری کلید است. با عشق و احترام و باور مراقبت کنید.