یک بنگاه خیریه در تلاش است تا با تجهیز منابع مالی، مشکلات گروههای در معرض خطر یا جوامع فقیر را کاهش دهد. به عنوان مثال یک بنیاد خیریه با جمع آوری کمک های مالی در صندوق های صدقات و خیرات منابعی را تجهیز می کند و با استفاده از منابع نیازهای اولیه کمک گیرندگان را تامین می کند. مثلا غذا می خرد، دارومی خرد و لباس توزیع می کند. اقتصاد بنیاد مورد نظر بر پایه کمکهای مردمی می چرخد. در رویکرد کارآفرینی اجتماعی مجددا ممکن است که همان گروه هدف مورد اشاره در مثال قبل کانون توجه باشد. ولی کارآفرین اجتماعی تلاش می کند تا یک سامانه پایداری که خیلی هم وابسته به کمکهای ارایهدهندگان کمک نیست و به نوعی خودگردان است طراحی کند. در نهایت هم هدف کارآفرین اجتماعی تنها تامین نیازهای روزمره گروه هدف نیست بلکه کارآفرین اجتماعی به تغییر هم میاندیشد. به حل مشکل به صورت ریشهای نگاه میکند. تلاش میکند که وضعیت زندگی گروه هدف به طور اصولی بهبود پیدا کند. یعنی این که بنگاه خیریه و موسسهای که با رویکرد کارآفرینی اجتماعی در حال فعالیت است هم از نظر تامین منابع مالی و هم از نظر برونداد تفاوتهای اساسی دارند.
به عبارت دیگر در دنیای امروز کارآفرینان اجتماعی تنها به دنبال انجام کارهایی که حس نوع دوستی آدم را تقویت میکنند نیستند. کارآفرینان اجتماعی به دنبال تغییرات اساسیتر هستند. یک مقدار ریشهایتر نگاه کردن به پدیدهها و استفاده از ظرفیتهای موجود برای حل مشکلات و تغییرات اجتماعی هم از زمره فعالیتهای این گروه هستند.
به عنوان مثال در پدیده کودکان کار، ممکن است یک بنیاد خیریه منابعی تجهیز کند و در یکی از اعیاد برای کودکان کار لباس نو تهیه کند که البته کار ارزشمند و قابل تقدیری است. ولی این رویکرد، رویکرد کارآفرینی اجتماعی نیست، رویکرد خیریهای است. در رویکرد کارآفرینی اجتماعی ممکن است که یک موسسه تلاش کند که با تحت پوشش قراردادن خانوادههای کودکان کار و به عنوان مثال ایجاد کارگاههای تولیدی یا خدماتی به افزایش درآمد خانوادهها کمک کند . با افزایش درآمد خانواده به طور خودکار نیاز خانواده به کار کودک منتفی میشود و در نتیجه کودک میتواند به جای کار در خیابان در دبستان به تحصیل ادامه دهد. یا شاید در پدیده کودکان کار، دلیل کارکودکان این باشد که خانواده مهاجر اوراق کار ندارد و مجبور است در بازار سیاه کار کند و کودک خانواده هم به دلیل محدودیتهای قانونی امکان رفتن به مدرسه را ندارد. مجددا در این مورد ممکن است که یک موسسه با رویکرد کارآفرینی اجتماعی ضمن لابی کردن با دستگاههای دولتی و مجلس به طور اساسی مشکل قانونی مهاجران را حل کند.و مجددا با ایجاد بنگاههای کاریابی برای خانواده کودکان کار، شغل مناسب پیدا کند تا حضور کودکان کار در خیابان به دلیل حل مشکلات قانونی و اقتصادی خانواده منتفی شود.
برای مطالعه بیشتر به این منبع مراجعه شود:
http://www.uniteforsight.org/social-entrepreneurship-course/module3
* این نوشتار، از مجموعه مطالبی است که در سالهای گذشته توسط دانشآموختهگان و دستاندرکاران مدرسه، در وبلاگ مدرسه کارآفرینی اجتماعی پرتو منتشر شده است.