در حالی که موانع قابل توجهی برای دریافت مراقبتهای سلامت روان برای تعداد زیادی از افراد دارای معلولیت وجود دارد، تحقیقات نشان میدهد که این مراقبتها می تواند کیفیت کلی زندگی آنها را بهبود بخشد. رواندرمانی یا تراپی یکی از موثرترین روشهای پرداختن به سلامت روان است که میلیونها نفر هر سال با این روش در مسیر بهبود و خودمراقبتی قرار میگیرند.
افراد دارای معلولیت معمولاً هنگام جستجو برای بررسی و دستیابی به خدمات سلامت روان با موانع بیشتری رو در رو میشوند. برخی از این موانع از مسائلی مانند چالشهای انواع معلولیت و البته هزینه و پرداخت این خدمات است. بجز این موارد، نگاه انگانگارانه و کلیشهای نسبت به پرداختن به سلامت روان در بسیاری از جوامع وجود دارد و ممکن است از این جهت هم فرد دارای معلولیت تحت فشار قرار بگیرد.
در اینجا به بررسی چهار مانع که سد راه افراد دارای معلولیت برای دستیابی به خدمات سلامت روان هستند میپردازیم:
انگانگاری اجتماعی
اطلاق صفتهایی که بار خشونت نگاه کلیشهای جامعه در پرداختن به سلامت روان را بر دوش میکشند، کم نیستند. مسئولیت فردی و اجتماعی افراد در جامعه، مراقبت از خود و دیگری است. چه افرادی که با چالشهای سلامت روان به مثابه شکلی از معلولیت دست و پنجه نرم میکنند وچه افرادی که معلولیتهای دیگری را علاوه بر سلامت روان تجربه میکنند، از نگاه پرخشونت قضاوتهایی برمبنای پیشفرض در امان نیستند. کمک طلب کردن با توجه به نیازهای انسانی هر فرد، لازمه زندگی در کلیتی به نام جامعه است. پرداختن به سلامتروان به عنوان یکی از عناصر کلیدی نیازهای فردی و جمعی شناخته میشود و دریافت خدمات آن نباید بیش از این برای افراد جامعه چالشبرانگیز باشد.
انگانگاری در فضای حرفهای مراقبتهای سلامت روان
علاوه بر انگهای اجتماعی، انگ حرفهای مراقبتهای سلامت روان میتواند دریافت سطح مراقبتی را که افراد دارای معلولیت برای بهبود شرایشان به آن نیاز دارند، دشوار کند. هنگامی که باورهای شخصی متخصصان حوزه سلامت روان بر کیفیت ارائه خدمات تاثیر بگذارد، چالشی بازدارنده سر راه افراد دارای معلولیت قرار میگیرد که نیاز به بازبینی جدی دارد.
هزینه درمان
توجه عملی به سلامت روان می تواند بسیار پرهزینه باشد، به خصوص برای افرادی که باید از جیب خود پرداخت کنند یا به بیمه دسترسی ندارند و یا خدمات سلامت مورد نیازشان تحت پوشش بیمه قرار نمیگیرد. بسیاری از افراد دارای معلولیت با لایههای زیادی از تبعیض دست و پنجه نرم میکنند و سهم آنها در بازار کار و اشتغال همواره مورد پرسش قرار گرفته است. با توجه به این مساله از جهت درآمد و سرمایه جزو اقلیت تحت ستم مضاعف قرار میگیرند و پرداخت هزینههای درمان سلامت روان برایشان تقریبا میتواند سخت و یا ناممکن باشد.
دسترسیپذیری و سلامت روان
افراد دارای معلولیتهای متفاوت برای حضور برابرتر در فضاهای عمومی نیاز به توجه دقیق نسبت به نیازهایشان دارند. دغدغههای افراد دارای معلولیت برای امکان دسترسی به حمل و نقل مناسبسازی شده، جای نشستن در وسایل حمل و نقل عمومی و یا حسابکردن روی فرد دیگری برای کمک از جمله موانعی هستند که مسیر رسیدن و پیگیری نسبت به سلامت روان را دشوارتر میکنند.