«اولیبرته Oliberté به عنوان یک نام تجاری که از حقوق کارگران در جنوب صحرای آفریقا حمایت میکند شناخته شده است. ما به توانمندسازی، شفافیت و انجام درست کار اعتقاد داریم. این به معنای ساخت محصولات باکیفیت با ضمانت مادام العمر، و همینطور رفتار محترمانه با همه کارکنانمان در همه جای دنیاست. در سال ۲۰۰۹ ما یک کارگاه کوچک تولید کفش را راه انداختیم که در شراکت با سایر کارگاهها و تولیدکنندگان در افریقا فعالیت میکرد. به مرور نیروی کافی برای راهاندازی کارگاه خودمان را در سال ۲۰۱۲ به دست آوردیم. ما تک تک محصولاتمان را در آدیس آبابا، در کشور اتیوپی میسازیم. در سپتامبر سال ۲۰۱۳ موفق شدیم اولین کارگاه تولید کفش باشیم که گواهینامه Fair Trade (تجارت منصفانه) را دریافت میکند».
سطور بالا توضیحی است که دست اندرکاران شرکت اولیبرته در وب سایتشان در معرفی خود نوشتهاند. مؤسس این شرکت با نام «تل دهتیار» (Tal Dehtiar) جوانی ۳۴ ساله است. وی که از خانوادهای روس است و در کودکی همراه والدینش به کانادا مهاجرت کرده، سرسختی را از خصایص بارز خود میداند. در توضیح میزان سرسختی او، این داستان را بخوانید:
وقتی که دهتیار۲۴ سال داشت، در سفری به برزیل، در یک اتوبوس مردی اسلحه روی سرش گذاشت و مسافران را تهدید کرد که اگر هر چیز ارزشمندی دارند به او ندهند، دهتیار را خواهد کشت. اما او زیر بار نرفت و به مرد مهاجم گفت که فکر میکند اسلحه وی قلابی است! خلاصه پس از یک کشمکش و درگیری سخت، مرد از اتوبوس بیرون پرید و فرار کرد. دهتیار هنوز نمیداند که آیا اسلحه واقعی بوده یا نه؟!
او که امروز 34 سال دارد، میگوید: «من هنوز مثل روزهای گذشته سرسخت و چموش هستم!». سرسختی وی که گاهی دیوانهوار به نظر میرسد انگیزه کارآفرینی او را تقویت میکند. دهتیار شرکتی به نام Oliberte را برای تولید کفشهای مد روز در اتیوپی تاسیس کرد. شاید تاسیس یک کارگاه در اتیوپی برای مردی که در کانادا زندگی میکند عجیب به نظر برسد، اما همین تصمیم و ویژگیهای کارگاه وی، فعالیت او را به یک پروژه کارافرینی اجتماعی تبدیل میکند.
دهتیار میگوید: «اتیوپی کشوری بسیار زیباست که بیشترین میزان دام را در آفریقا دارد. صنعت تولید کفش در این کشور وجود دارد و تنها کشور افریقایی است که توانست علیه واردات چینی مقابله کند. من میدانستم که ظرفیتهایی در این کشور وجود ولی وقتی به اینجا رسیدم این ظرفیتها به نظر خام آمدند».
شرکت اولیبرته مانند بسیاری از رقبای خود (مثل شرکت TOMS)، هدیه دادن یک کفش به یک فرد نیازمند، در ازای خرید یک جفت کفش توسط مشتری را که مدل کار خیریه است روش کار خود قرار نداده. این شرکت به شکل سنتیتری کمکهای خود را ارائه میکند که همان فراهم کردن مشاغل خوب و ثابت برای مردمی است که به شغل احتیاج دارند.
دهتیار میگوید: «شما هیچ وقت نمیشنوید که من خودم را کارآفرین اجتماعی خطاب کنم… به نظرم کاری که ما میکنیم بزرگتر است… ما به مردم کمک نمیکنیم بلکه به آنها یاری میرسانیم که خودشان به خود کمک کنند!». او شاید به همان نکتهای اشاره دارد که در فرهنگ ما به عنوان آموزش ماهیگیری به فرد، به جای دادن یک ماهی به او شناخته میشود. به عبارتی او سعی میکند با فراهم کردن مشاغل عادلانه برای افراد به آنها کمک کند که نیازهای خود را برآورده کنند.
شرکت او تحت استاندارد Fair Trade یا تجارت منصفانه کار میکند. برای گرفتن تائید این کمپانی، باید شرکت مورد نظر نشان دهد که با کارکنانش رفتاری درست و عادلانه دارد. برای اخذ نشان استاندارد این کمپانی، شرکتها باید به Fair Trade پول بدهند و در صورت واجد شرایط بودن، نشان استاندارد این کمپانی را دریافت کنند که رفتار عادلانه آنها با کارکنانشان را تائید میکند. این نشان در تمام بستهبندیها قرار میگیرد و به استفادهکنندگان میگوید که محصولی که میخرند توسط شرکتی تولید شده است که استانداردهای کار عادلانه را با کارکنانش رعایت میکند و آنها را استثمار نمیکند.
با توجه به پیچیدگیهایی که اخذ این گواهینامه استاندارد دارد، گرفتنش برای شرکتهای تولیدکننده کفش و لباس بسیار مشکل است، حتی مشکلتر از شرکتهای که برای مثال قهوه یا شکلات تولید میکنند. در تولید و ارسال کفشها حدود ۴۰ مرحله وجود دارد که همگی آنها باید توسط شرکت Fair Trade بررسی و ارزیابی شود. شرکت اولیبرته که از سال ۲۰۰۹ کارش را شروع کرد، پس از مدتی موفق به اخذ این گواهینامه شد و تنها کارگاه تولید کفش است که این گواهینامه استاندارد را داراست و این یکی از مهمترین ویژگیهایی است که این کارگاه تولید کفش را از سایر شرکتهای مشابهش متمایز می کند.
کفشهای این کارگاه که مواد اولیهاش در افریقا تولید میشود بین 100 تا 200 دلار قیمت دارد و در 10 فروشگاه آنلاین عرضه میشود که محصولات را به استرالیا، امریکای شمالی و افریقای جنوبی ارسال میکنند. همچنین این شرکت در 75 فروشگاه در امریکا، مجموعه کوچکی از کفشها و همینطور کیفهای خود را عرضه می کند.
تولید در افریقا مشکلات بسیاری دارد، به خصوص به شکل منصفانه آن! اما دهتیار سعی دارد ثابت کند که کار در افریقا به مشکلاتش میارزد. او میگوید: «ما در این مکان به معنای واقعی کلمه توسط دزدان دریایی احاطه شدهایم… کار کردن در اینجا شبیه ساخت چیزهای در آرامش حیاط خلوت محلههای آرام نیست. ما در بدترین شرایط (امنیتی، سیاسی و اجتماعی) ممکن هنوز مشغول کار هستیم و در حالی که این کفشها را میسازیم تلاش داریم در بین این خطرات زنده بمانیم».
در حال حاضر 110 نفر در کارگاه او در اتیوپی کار میکنند و 10 نفر، شرکت را در تورنتو مدیریت مینمایند.
با وجود همه این دشواریها، تولید، بزرگترین مشکل دهتیار نیست. مشکل او این است که مصرفکنندگان را وادارد که سر کیسه را شل کنند.
مدیر شرکت برلینگتون، یکی از ارائه کنندگان محصولات اولیبرته که به خاطر اهداف اجتماعی این تولیدکننده، به سمت آن جلب شده است میگوید: «مشتریان ما دوست دارند که بدانند محصول از کجا آمده است. اگر ما بتوانیم چیزی متفاوت، با یک پیشینه جالب ارائه دهیم که به اهداف انسان دوستانه نیز وابسته است، باعث میشود مشتریان احساس خوبی پیدا کنند».
اما به نظر دهتیار داشتن این داستان، دلیل کافی برای جلب مشتریان نیست. دهتیار دریافت که شما اول باید سبک و سلیقه محصول خود را به مشتریان بفروشید و سپس هدفتان را با آنها در میان بگذارید. به همین دلیل یک طراح معروف مد را استخدام کرد که محصولاتشان را متناسب با مد روز طراحی کند.
او همچنین رسانههای اجتماعی را برای معرفی محصولاتش به کار میگیرد. او میگوید ما روی معرفی کارمان به فروشندگان جزء و مشتریانمان از طریق اینستاگرام و پینترست هم فعالیت میکنیم. او به خصوص اشاره میکند که با توجه به اینکه مردم دوست دارند که از کفشهایشان که نقشه اتیوپی در کف ان هست، عکس بگیرند و منتشر کنند، اینستاگرام برای آنها خیلی موثر بوده است.
در همین راستا آنها با ۴ اینستاگرامر حرفهای همکاری میکنند. این افراد در ازای دریافت محصولات این شرکت، عکسهای خود را در حالی که کفشهای اولیبرته را به پا دارند، منتشر میکنند. دهتیار میگوید در حالی که در حساب اینستاگرام شرکت اولیبرته عکس هر محصول حدود ۳۰۰ هیت دریافت میکند، در اینستاگرام این اشخاص حرفه ای، عکس محصول مشابه، حدود ۱۴۵۰۰۰ هیت میگیرد.
با رشد شرکت اولیبرته، انتظار میرود که این شرکت برای اولین بار در سال ۲۰۱۵ سودآور شود. دهتیار دوست دارد همه بدانند که او چطور تجارت خود را بنیان نهاده است. او میگوید: «ما میخواهیم با تشویق دیگران به تکرار این مدل، گسترش پیدا کنیم. این میتواند بزرگترین تمجید از کار ما باشد. این یک تجربه اجتماعی است. من زندگیام را صرف فهمیدن این موضوع خواهم کرد و امیدوارم که کار درستی باشد…».