چگونه یک کارآفرین اجتماعی موفق شویم؟

وقتی اسکات هریسون فهمید که (به گفته خودش) یک آدم مزخرف و عوضی است، 28 سال سن داشت. با دوست دختر مانکنش در اروگوئه کنار ساحل نشسته بود، یک ساعت رولکس به دست داشت و کلید یک اتومبیل ب.ام.و که در همان نزدیکی ها پارک بود، در جیبش بود. زندگی، همان چیزی بود که نزدیک به ده سال در نیو یورک برای آن زحمت کشیده بود. تا آن زمان در تمام سالهای بزرگسالی، هدفش این بود که به خودش و به مشتریان کلوب شبانه ای که در آن روابط عمومی را اداره می کرد، خدمت کند.

هفت سال بعد، هریسون هنوز در نیویورک زندگی می کند و سازمان غیر دولتی “خیریه: آب” را اداره می کند، سازمانی که برای بیش از یک میلیون نفر افراد نیازمند در هفده کشور جهان آب فراهم می کند و قصد دارد تا ده سال دیگر، به بیش از 100 میلیون نفر کمک کند. اما موضوعی که با آن گلاویز شده، چقدر جدی است؟ در یک کلام، نزدیک به یک میلیارد نفر در دنیا به آب آشامیدنی بهداشتی و تمیز دسترسی ندارند، یعنی یک نفر از هر هشت نفر. هریسون، یکی از موفق ترین کارآفرینان معاصر می باشد که سازمانش، در سه ماهه اول سال 2011 بیش از صد در صد رشد کرد.

داستانهای موفقیت آمیز در حد داستان هریسون، در میان کارآفرینان اجتماعی کمیاب است. در گزارش سال 2007 دانشگاه ستنفورد به نام “توصیف کارآفرینی اجتماعی”، “کارآفرین اجتماعی کسی است که یک وضعیت تعادل با ثبات اما تاسف بار را هدف قرار می دهد که باعث نادیده گرفتن، به حاشیه رانده شدن، یا زجر کشیدن بخشی از جامعه شده است. او روحیه، برخورد مستقیم، خلاقیت، شجاعت، و عزم راسخ خود را با این وضعیت روبرو می کند و هدف او، ایجاد وضعیت تعادل جدیدی است که منافع گروه مورد نظر را و به طور کلی منفعت جامعه را تضمین کند”

اما چگونه می توان یک کارآفرین موفق بود؟ و چرا الان؟ روپرت سکافیلد، رئیس و مدیر اجرایی “Finca International” در “کتاب راهنمای کارآفرین اجتماعی” می نویسد “اگر ماموریت شما آنقدر بزرگ است که قصد دارید میلیونها نفر را از فقر نجات دهید، یا آنقدر ساده است که می خواهید به افراد محل غذا بدهید، الان بهترین زمان برای شروع است. در هیچ زمانی کارآفرینی اجتماعی به اندازه امروز مورد نیاز، ارزشمند و در دسترس نبوده است”.

چگونه کارآفرین اجتماعی شویم: موضوع را بشناسید

چه چیزی ماموریت هریسون را از دیگران متمایز می کرد؟ هنگام عکس گرفتن در سفری به آفریقا، او متوجه شد که دلیل اصلی مرگ افراد، عاملی است که خیلی از ما آن را نادیده می گیریم، یعنی عدم دسترسی به آب آشامیدنی تمیز. او دید که چگونه افراد کیلومترها برای آب تمیز راه می رفتند. از موضوع عکس گرفت و به دوستانش ایمیل کرد، و هدفش را یافت. او وقتی از سفر برگشت، می دانست که باید وقتش را در چه زمینه ای صرف کند، و می گوید تا به امروز نگاهی به پشت سر نیانداخته است.

موضوع کار هر چه که باشد، باید صد در صد به آن متعهد باشی. هریسون می گوید “بزرگترین اشتباهی که می بینم افراد مرتکب آن می شوند این است که تعهدشان نصفه نیمه است”. اینکه بخواهید به دیگران کمک کنید عالی است، اما باید بدانید که چه کار می کنید، که کار راحتی هم نیست. پس اگر مطمئن نیستید که چه کار می خواهید انجام دهید، بهتر است مدتی در یک سازمان دیگر فعالیت کنید تا موضوع مورد دلخواه تان را پیدا کنید.

چگونه کارآفرین اجتماعی شویم: هویت بسازید

نیکولاس کریستوف در روزنامه نیو یورک تایمز می نویسد “عمق فکری یک مارک خمیر دندان از تمام جنبش های بشردوستانه دنیا بیشتر است”. هریسون می گوید “این جمله من را به فکر فرو برد، چطور می شود که شرکتی صدها میلیون دلار صرف بحث در مورد چیپس می کند، یا یک شرکت دیگر میلیاردها دلار صرف بازاریابی کفش کتانی می کند؟ حالا ما اینجا مشغول به انجام یکی از سودمندترین فعالیت های دنیا برای نجات بشر بودیم و سعی داشتیم برای هر مرد و زن و کودک آب آشامیدنی تمیز فراهم کنیم. برای اشاعه پیام، باید یک مارک موثر به وجود می آوردیم تا افراد بتوانند به ما برای انجام این کار، اعتماد کنند”.

برای “خیریه: آب”، هریسون در هر بخش از فعالیت ها یک حامی مالی مستقل پیدا کرد و به حامیان مالی نشان می داد که پولشان، چه دستاوردی داشته. اولین کارمندی که استخدام کرد در بخش عملیات و برنامه ریزی بود؛ نفر دوم یک طراح بود که کمک کرد تا هویت سازمان را از صفر طراحی کند. برای پیدا کردن اسم، خیلی ساده به این فکر کرد که سازمان، چه می کند، و آن را اسم سازمان قرار داد.

چگونه کارآفرین اجتماعی شویم: به پروژه خود مثل یک کسب و کار نگاه کنید

“سازمان غیر دولتی امروزه باید بسیاری از استراتژی ها، سیاست ها و فعالیت های شرکت های موفق در بخش خصوصی را به کار بگیرد، اما نه به بهای روح سازمان”.

با وجود مزیت های حقوقی فعالیت در غالب یک سازمان غیر سودزا، خیریه های موفق آن هایی هستند که همچون سازمان های خصوصی موفق، به طور کارآمد و حرفه ای اداره می شوند، اما هدفی متفاوت دارند. باید هر بخش از عملیات شما بر پایه مدل های کسب و کار باشد.

در دفتر “خیریه: آب” در نیویورک از وسایل اهدایی استفاده شده است، اما امکانات این دفتر با دفاتر شرکت های تبلیغاتی رقابت می کند. از نرم افزارهای پیشرفته برای شناسایی حامیان مالی استفاده می شود (نرم افزارهایی که فروشندگان برای شناختن یک مشتری استفاده می کند)، و موارد متعدد دیگر.

هریسون می گوید “من خیریه: آب را یک سازمان تازه تاسیس فنیِ سودزا می بینم که سودی ندارد. ما صد درصد سود را دوباره به سازمان بر می گردانیم، تا هر چه سود بیشتری داشته باشیم، افراد بیشتری از آب آشامیدنی بهره مند شوند. سهامداران ما، مردمی هستند که در هفده کشور جهان، منتظر وسیله ای هستند تا با آن به دهکده ای بروند و برای صدها نفر، آب آشامیدنی تامین کنند. با وجود این که ما سازمانی غیر سودزا هستیم، اما از واژه “کسب و کار”، بیشتر از واژه “غیر-سودزا” استفاده می کنیم”.

چگونه کارآفرین اجتماعی شویم: کارمندانی باهوش تر از خود انتخاب کنید

مشکلی که صرفاً محدود به سازمان های غیر سودزا نمی باشد و هر شخص می بایست به آن اهمیت دهد، این است که به عنوان یک کارآفرین اجتماعی، استخدام کسی که از شما مهارت ها یا تجربه بیشتری دارد، مشکل است. این مشکل در بخش خصوصی نیز وجود دارد.

وقتی بتوانید از ترس اولیه عبور کنید، می توانید بدون این که “منیت” شما مانع موفقیت شما شود، کارمندان با استعدادی پیدا کنید و آنها را حفظ کنید. سکافیلد در این زمینه می گوید “امروزه سرمایه انسانی بیشتر از سرمایه مالی ارزش دارد”. در بخش غیر سودزا، به احتمال زیاد نمی توانید یک درآمد خوب در کوتاه مدت یا سرمایه گذاری خوب در دراز مدت پیشنهاد دهید. بعضی مدیران از این که افرادی را که باهوش تر یا مصمم تر از آنها هستند استخدام کنند، هراس دارند، چون می ترسند که کارمندان جدید از پشت به آنها ضربه بزنند و کارشان را از آنها بگیرند. این گونه، نمی توان موفق شد.

هریسون می گوید پیشنهاد استخدام از لحاظ مالی مشکل ساز می شود، و بنابراین باید افراد مناسب را جستجو کرد. “باید به افراد این اشتیاق را بدهی تا زندگی شان را به چیزی بیشتر از میراث خود ارتقا دهند، تا تاریخ را به بزرگترین مساله حل شده بشر تبدیل کنند. ما همیشه به دنبال استعداد های جدید هستیم و در بیشتر موارد، درخواست من از افراد این است که نه برای پول، بلکه برای کاری که می کنیم با ما همراه شوند”.

چگونه کارآفرین اجتماعی شویم: اجرای شفافیت و صداقت

یکی دیگر از اصول اولیه هریسون، صداقت با حامیان مالی بوده است. او می خواست آنها تمام اطلاعاتِ مربوط به هدف را در اختیار داشته باشند (و برای همین یک وبگاه پرمحتوا طراحی کرد) و از همه مهمتر، اطلاعات مالی در دسترس شان باشد. او نمی خواست به سوالاتی در مورد این که پول کجا می رود جواب دهد، بنابراین جواب را به خود شخص واگذار کرد. گزارش های سالیانه در وبگاه، قابل دسترس برای هر کسی است که به وبگاه سر می زند، و یک شمارش گر زنده در سایت وجود دارد که تعداد افرادی که خیریه: آب به آنها کمک کرده است را در هر زمان نشان می دهد.

“مهم بود که با افراد در مورد این که پول شان کجا می رود، روراست باشیم. اگر بر فرض مثال شما از یک چاه آب حمایت مالی کردید، ما برای شما عکس هایی از چاه و مشخصات طول و عرض جغرافیایی آن را برای شما می فرستیم، تا شما از جای آن با خبر شوید و بتوانید با جامعه ای که در اطراف آن وجود دارد و مردمی که به آنها کمک کردید، آشنا شوید. سعی ما بر این بود که رابطه شخصی به وجود بیاوریم تا برای افراد ملموس باشد”.

چگونه کارآفرین اجتماعی شویم: شراکت های هوشمندانه بسازید

برای بسیاری از کارآفرینان اجتماعی، موفقیت در گرو یا وابسته به ایجاد شراکت های موثر می باشد. از نظر سازمانی، هدف باید این باشد که فعالیت هایتان را با سازمان هایی که هم سابقه خوبی دارند و هم با ارزش ها و اصول شما همسو هستند، هماهنگ کنید. سازمان های بزرگ در هر هفته پیشنهادهای زیادی برای کمک به خیریه دریافت می کنند. شما باید سازمانی را هدف قرار دهید که از لحاظ منطقی با شما سازگار باشد و در اقدام اول، تیر را به هدف بزنید.

بدون شراکت با سازمان های بزرگ، به تنهایی قادر نخواهید بود کار را به انتها برسانید. همچون استخدام کارمندهای هوشمند، باید به دنبال شرکت هایی باشید که می توانند به شما در دست یافتن به هدف نهایی کمک کنند. برای مثال، در مورد خیریه: آب، این افراد همان سازمان ها و افرادی بودند که چاه ها را می ساختند، تانکرهای آب را با وانت به شهرهای نیازمند می رساندند، و غیره. مطمئن شوید که افرادی که شریک شما هستند، موضوع مورد فعالیت و اهداف شما را به خوبی درک می کنند.

چگونه کارآفرین اجتماعی شویم: پیوند احساسی برقرار کنید

بدون شک، افکار عمومی می تواند کارآفرینان اجتماعی را خیلی سریع به سمت موفقیت و یا شکست سوق دهد. هر سازمان، چه سودزا و چه غیر سودزا، می خواهد در رسانه ها مطرح شود و مطبوعات ها در موردش بنویسند. گاهی این کار به همین سادگی است که به احساس اولیه ای که باعث شد کار را شروع کنید، رجوع کنید و راههایی را بیابید تا با تک تک افراد رابطه برقرار کنید. بر پیام و ابزار اشاعه آن مسلط باشید، و هیچ وقت از هدف غافل نشوید.

هریسون از افراد مشهور زیادی برای حمایت از سازمانش استفاده کرده است. بازیگر و خواننده معروف “ویل سمیث” در جشن تولد فرزندش برای خیریه: آب صد هزار دلار جمع آوری کرد؛ اما هریسون می گوید اقداماتی همچون فعالیت های “الا سالرنو”، دختری از تگزاس که جشن تولد هشت سالگی اش را به جمع آوری کمک برای سازمان اختصاص داد، به همان اندازه او را تحت تاثیر قرار می دهد.

چگونه کارآفرین اجتماعی شویم: از تمامی تریبون ها به طور حداکثری استفاده کنید

هریسون می گوید “قصه گویی تصویری به موفقیت ما کمک زیادی کرد. ما با استفاده از رسانه های جدید بیش از دویست فیلم ساختیم و در ده شبکه اجتماعی حضور داریم، چون عضو شدن در حد ثبت نام کردن و کار راحتی می باشد. ما با این کار سعی داریم حامیان مالی را به طور هم زمان به افرادی که به آنها در سراسر دنیا کمک می کنند، وصل کنیم”.

هریسون، که به گفته بسیاری از افراد نمونه ای کامل از یک کارآفرین اجتماعی موفق در عرصه رسانه های اجتماعی می باشد، می گوید خیریه: آب با یک شعار اصولی پیش می رود: باید در هر جایی که حامیان مالی هستند، حضور داشته باشی، و در هر نقطه تماس، ارزش افزوده را به آنها انتقال دهی.

منبع