به طور کلی منحنی حیات سازمانها (The Organizational Life Cycle) شامل پنج مرحله است.
۱-تولد سازمان
۲-رشد سازمان
۳-بلوغ سازمان
۴-انحطاط سازمان
۵-مرگ سازمان
بیان این مراحل به معنای آن نیست که همه ی سازمان ها این مراحل را طی خواهند کرد. بعضی سازمانها هرگز دچار رشد سریع نمیشوند و در مرحله تولد میمیرند. بعضی سازمان ها بعد از رشد سریع لزوما بالغ نمیشوند و ممکن است در مرحله رشد سریع دچار مرگ سازمانی شوند. بعضی دیگر بعد از رشد سریع وارد مرحله بلوغ سازمانی میشوند و از انحطاط جلوگیری میکنند و برای سالیان دراز به حیات خود ادامه میدهند.
همچنین این مراحل زمانبندی مشخصی ندارد و به مدل رهبری سازمان، مدل مدیریتی، ساختار سازمانی ، منابع در اختیار و بسیاری متغیرهای دیگر ارتباط دارد .
۱-تولد سازمان:
فرد کارآفرین متوجه موقعیت یا نیازی میشود و فکر میکند که با تواناییها و مهارتهایی که دارد میتواند یک ارزش افزوده تولید کند بنابراین به فکر تاسیس یک سازمان میافتد. یکی از کارهای اولیه ای که فرد کارآفرین انجام می دهد تعریف یک طرح برای عملی کردن ایده است. عملی بودن طرح و تدوین طرح با انجام SWOT ممکن می شود.
Strengths, Weaknesses, Opportunities, Threats
به بیان دیگر فرد کارآفرین با همکارانی که انتخاب میکند به ارزیابی نقاط قوت، نقاط ضعف ، فرصت ها و تهدیدهایی که در محیط پیرامون است میپردازند و در نهایت امکان Feasibility عملی انجام طرح یا ایجاد سازمان با در نظر گرفتن نتایج SWOT سنجیده می شود.
۲-رشد سازمان شامل مرحله رشد اولیه و رشد ثانویه است.
مرحله رشد اولیه معمولا به دلیل نقش بنیانگذار سازمان است. بنیان گذار میتواند آینده را تا حدی ببیند و ایده سازمان را بفروشد و منابع را تجهیز کند. بعد از رشد اولیه، سازمان امکانات بیشتری بهدست میآورد و با هماهنگی بین همهی بخشهای سازمان وارد مرحله رشد سریع میشود. این مرحله بسیار حیاتی است، به دلیل آنکه اگر سازمان به برنامه ریزی توجه نکند و فقط به انجام سفارشهایی که به مجموعه داده میشود بپردازد ممکن است که امکان انجام همهی سفارشها را نداشته باشد و در بعضی مواقع در این مرحله وارد مر گ زودرس شود.
۳-بلوغ سازمان.
در صورت هنجارسازی در سازمان و مدیریت مناسب، سازمان میتواند وارد مرحله بلوغ سازمانی شود. در این مرحله سازمان میداند که دارد چه کاری انجام میدهد. بنیانگذار در کنار بقیه همکاران کار میکند و کاری که سازمان انجام میدهد قائم به فرد نیست بلکه نهادها و مناسبات شکل گرفته درسازمان هستند که این سازمان را حرکت میدهند. در این مرحله در صورت پویایی و تزریق فکر و برنامه به طور مداوم به سازمان، مجموعه میتواند برای سالها حرکت کند و ارزش تولید کند.
۴-مرحله انحطاط
در صورتی که سازمان نتواند فکر جدید تولید کند و نتواند نهادسازی کند و با افزایش هزینههای سازمان و کاهش کیفیت خدمات سازمان، مجموعه دچار انحطاط خواهد شد. دراین مرحله بیماریهای متعددی در سازمان بروز خواهد کرد.
۵-مرگ سازمان
سازمانها هم می میرند. بعضیها در مرحله تولد ایده میمیرند. بعضیها درمرحله رشد میمیرند و بعضی دیگر دچار انحطاط می شوند و میمیرند. برای پیشگیری از مرگ سازمان در زمان تولد باید واکسیناسیونهای لازم انجام شود. باید هدفگذاری متناسب و دست یافتنی باشد. باید کار با برنامهریزی جلو رود. باید بنیان گذار درحال آموختن مداوم باشد. باید فکر تولید شود. باید فکرها به برنامههای عملی تبدیل شوند. باید یاد گرفت و عمل کرد. این ها مجموعه واکسنهای لازم هستند. با انجام یک برنامه پیشگیری از بیماریهای مهلک سازمانی میشود یک مجموعهی پویا و قوی درست کرد.
* این نوشتار، از مجموعه مطالبی است که در سالهای گذشته توسط دانشآموختهگان و دستاندرکاران مدرسه، در وبلاگ مدرسه کارآفرینی اجتماعی پرتو منتشر شده است.